عنوان | چگونه ميتوان استفاده مؤثري از تصاوير بر روي وب سايت داشت؟ | ||||
نويسنده | هادى صبوحى | تاريخ ارسال | 08/07/1381 | نام قسمت | معمارى اطلاعات |
كاربران بطور غير ارادي، تصاوير يك وب سايت را ناديده ميگيرند. به عنوان مثال، مطابق تحقيق Poynter Institute، كاربران در اولين بازديد يك سايت، بر روي نوشتهها دو برابر بيشتر از تصاوير تمركز ميكنند. در واقع كاربران تا بازديد دوم و يا سوم، به تصاوير نگاه نميكنند. اين واقعيت بيشترين اثر را در کارا بودن تبليغات يک سايت دارد. براي مثال Poynter Institute پي برد كه فقط 22% از آگهيها و Iconهاي تبليغاتي و 45% از Bannerهاي نمايشدادهشده و 64% از عكسهاي نشاندادهشده، مشاهده شدند(Poynter.org, 2000). براي تعيين اينكه كاربران بيشتر در كجاي صفحه انتظار ديدن اين تصاوير را دارند، 304 نفر مورد آزمايش قرارگرفتند. نتيجه اين بود كه آنها انتظار داشتند آگهيها در قسمت وسط بالاي صفحه واقع شده باشند. همان طور كه در شكل 1 ديدهميشود، آبي تيره نشانگر ميزان انتظار بيشتر آنان براي اين قسمت خاص از صفحه است. شكل 1: محلي كه كاربران انتظار ديدن آگهيها را دارند. آبي تيرهتر، انتظار بيشتر براي مشاهده اما شايد يك عامل مهم براي افزايش سودمندي Bannerها، قراردادن آنها در جايي باشد كه معمولا انتظار آن نميرود. زيرا كاربران مايلند كه از اين قسمتها چشمپوشي كنند. به عبارت ديگر، قرارگيري آگهيها در محلي كه معمولا پيشبيني نميشوند، تأثير بيشتري خواهد داشت. زيرا افراد مايلند قسمتهايي كه گمان ميكنند آگهيها قراردادهميشوند را ناديدهبگيرند. همچنين تحقيق Benway (1998) نشان داد، آگهيهاي قراردادهشده در بالاي يك صفحه نسبت به آنهايي كه پايين صفحه قرارميگيرند، بيشتر ناديدهگرفتهميشوند. تحقيق ديگري نشان داد كه آگهيهاي واقعشده در يك سوم (3/1) پاييني صفحه نسبت به آگهيهاي بالاي صفحه بيشتر انتخابميشوند (بيشتر، كاربران آگهيهاي اين قسمت را Click ميكنند) (WebReference.com, 1997). بنابراين معمولا توصيه ميشود كه آگهيها در قسمتهاي پايينتر صفحه، بخصوص در وسط صفحه قراردادهشوند. تحقيق Benway و Lane در سال 1998 نيز نشانداد كه شرکت کنندگان در آن تحقيق فقط در 58% مواقع آگهيهاي گرافيكي را تشخيص دادند در حاليکه در 94% مواقع ارجاعات متني را تشخيص دادند. همچنين زمان بيشتري براي پيداكردن آگهيها تصويري نسبت به ارجاعات متني صرف ميشود. جالب توجه است كه تحقيق Benway نشانداد كه آگهيهاي بيش از حد رنگارنگ و واضح معمولا ناديدهگرفتهميشوند. دليل اين امر را ميتوان در يادگيري كاربران براي چشمپوشي از اين نوع تصاوير گرافيكي دانست. موضوع ديگر نوع Browsing كاربران است. طبق تحقيق Pagendarm and Schaumburg (2001)، تشخيص و فراخواني Bannerها در زماني كه كاربران بدون هدف پيمايش مي کنند نسبت به حالتي كه در حال جستجوي اطلاعات خاصي هستند، بيشتر است. بنابراين ممكن است در وضعيت كاركردن بدون هدف يا بدون الگو (كه در نشريات اينترنتي انجامميشود) كاربران تمايل بيشتري براي مشاهده و پاسخ به Bannerها داشتهباشند. همچنين آگهيها بايد از متن اطرافشان بسيار بزرگتر باشند تا مورد توجه كاربران قرارگيرند. در حقيقت تحقيق Faraday (2001) نشان داد كه اگر اندازه متن و تصوير تقريبا برابر باشد، متن در ابتدا مورد توجه قرارگرفته و بيشتر ترجيحدادهميشود. اين نكته بايد مورد توجه قرارگيرد كه تصاوير گرافيكي ميتوانند گيجكننده باشند و شايد زمان بارگذاري بيشتري را طلب كنند كه اين مسأله بيشترين شكايت كاربران اينترنتي است (GVU, 1998). اگر چه نشاندادهشده كه براي پيامهاي ساده، اطلاعات بصري مانند تصاوير معمولا نسبت به اطلاعات متني، متقاعد كنندهتر است، اما، براي پيامهاي پيچيدهتر اطلاعات متني بهتر هستند. (King, Dent and Miles, 1991) متحركسازي تصاوير هم كمكي نميكند. در يك تحقيق توسط Benway and Lane (1998) نشاندادهشد كه تصاوير متحرك مزيتي نسبت به تصاوير غيرمتحرك ندارند. علاوه بر اين، مداركي وجود دارد كه تصاوير متحرك ممكن است، باعث كاهش يادآوري متن توسط گيجكردن كاربر براي توجه به متن اطراف تصوير شود(Wright, Milry and Lickorish). تحقيقات راجع به اينكه آيا تصاوير متحرك نسبت به متنها ترجيحدادهميشوند، هنوز دچار سردرگمي است. پيشنهاد شدهاست كه تصاوير متحرك كمتر استفاده شود تا كاربر از مفهوم اصلي صفحه منحرف نشود و همچنين زمان بارگذاري صفحه كاهشيابد. موضوع مهم: تصاويري كه شبيه Bannerها بهنظرميرسند، معمولا نبايد براي ارجاعات مهم بكاربردهشوند. زيرا كاربران مايل به ناديدهگرفتن تصاويرمتحرك كه معمولا براي آگهيها استفادهميشوند، هستند. تصاوير نمايشدادهشده بايد يك پيام ساده را برسانند تا حال و هواي مورد نظر سايت را توصيفكنند يا براي لحظاتي باعث جلب توجه كاربر شود. هر تصوير متحركي كه نمايشدادهميشود، بايد فقط براي چند ثانيه حركتداشتهباشد تا باعث آزاررساني يا گيجكردن كاربر نشود. تصاوير رنگي نسبت به سياهوسفيد آسانتر بخاطر آوردهميشوند. تحقيق Gilbert and Schleuder (1990) با مقايسه آگهيهاي سياهوسفيد و رنگي نشانداد كه آگهيهاي رنگي به آساني يادآوري شده و با سرعت بيشتري بررسيميشوند. منبع : |